ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
احمدرضا احمدی
گاهی کسی به حمام می رود و تمیز که می شود احساس آرامش می کند. گاهی کسی را به حمام می برند و رگهایش را می برند و آرامش ابدی در برش می گیرد.
اصلا فکر نکرده بودم تا به حال که انفرادی می تواند شبیه دستشویی باشد، که ناگهانی باشد. آدم به دستشویی می رود و فکر می کند ولی اصلا فکر نکرده بودم انفرادی شبیه دستشویی ست. آنهم بی آنکه کسی تو را بیندازد به انفرادی بی آنکه تو بدانی محکومی. یادم باشد از این به بعد نه برای زنگ زدن به زورو یا نجات دهنده ای دیگر بلکه برای استفاده ی بهینه از اوقات تلفن همراهم را به انفرادی ببرم.
فراموشی، بسته ی سیگاری ست که عوضش کرده ای. آخرین نخ سیگاری ست که مانده ته جیب یک مرده. فراموشی آخرین پک است.