تامّلات و تحمّلات
تامّلات و تحمّلات

تامّلات و تحمّلات

جای دیگری


مثل زندگی در قم
نصیب من از تو
سوز برفی است که در جای دیگری باریده.

از هر جهت...


توده  پرفشاری از هر جهت و بی جهت وارد جو من شده. پیش بینی می شود تا مدت زیادی هوایم منصفانه نباشد

شب سیگاری و شب بیماری


شب بیداری با مه غلیظ صبحگاهی و سقف صاف تا قسمتی ابری

توده ی متلاشی


توده ی متلاطم و متراکم و نا آرامی از سمت چپ بدنم دیگر نقاط بدنم را تحت الشعاع قرار داده. پیش بینی می شود این نا آرامی ها تا سال های سال ادامه داشته باشد.اگرچه گرد و غبار حاصل از این نا آرامی ها کم کم فرو نشسته و دیری نمی پاید.

گرفته


استعاره ی دست مالی شده ی ابر در اتاقم. واقعیت نخ نمای دلم که گرفته توی سینه ام. هیچ وجه ایهامِ باران نمی بارد.