تامّلات و تحمّلات
تامّلات و تحمّلات

تامّلات و تحمّلات

اینگونه...


چیزی میانه ی نداری و ندانم کاری. ندانم انجامی و نمی دانم آغازی. چیزی حول وحشت و سکون. چیزی پائین دستِ هست. چیزی از این دست... 

نظرات 2 + ارسال نظر
فاطمه 1393/07/14 ساعت 13:09

چیزیم نیست خنده هایی دارم که نمی آیند وجان می کنند برای روزهایم

فاطمه قربانی 1393/08/05 ساعت 16:47

سلاااااااااااااااااااام
من خوبم....نمیدونم یادت هست منو....؟
اینجا میام خیلی خوبه...خوب می نویسی...و این(خوب)چقدر پر ابهامه...نه؟
دوست دارم که میخونمت...چیزی از این دست...

یاد که اگر اشتباه نکنم و شما علامه درس خونده باشید یادم میاد و خوشحالم که این صفحه ها به چشم میاد... ممنونم زیاد...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد