تامّلات و تحمّلات
تامّلات و تحمّلات

تامّلات و تحمّلات

خطاب به خویش


در جواب به اینکه چرا گاهی حدیث نفس را قلمی می کنم و توی وبلاگ می گذارم و در جواب اینکه این کار بیهوده ای ست می توانم از روحیات "میگل د اونامونو"1 یاری بجویم و بگویم این گاهی حدیث نفس گفتن ها به نوعی خویش را مورد خطاب قرار دادن است. مخاطبه با خویش است. و این ناشی از شکاف رمانتیک بین عقل و احساس من است. یک خودکاوی شبه عرفانی ست. مخاطب اول خود منم که برای خودم اعتراف می کنم حرف می زنم و دغدغه طرح می کنم و ... بعد می نشینم ببینم خرد خودآگاهِ نقادم در جدل با احساسات و ناخودآگاهی هایم چه تحصیل می کنند. مناقشه ی بین عقل و احساس از بزرگترین عوامل برای کسب آگاهی ست برای من. من هنوز بستگی هایی دارم که شاید با خرد نقادم جور در نیاید و از طرفی عادت به انتقاد. و این نوشتن ها و گاهی خودنویسی ها بیشتر از این روست که دو وجه کاونده ی خودم را به جان هم بیندازم که در معرفتی که از خودم کسب می کنم کارساز است. به هر حال شناخت تنها چیزی ست که در این جهانِ در حالِ از ارزش افتادن، ارزش دارد انگار. شناخت آدم از وجوه مختلف خودش بیشتر از هر چیز دیگری.

1. میگل د اونامونو فیلسوف، متکلم، شاعر و نویسنده ی اسپانیایی 1864_1936 میلادی. از نویسندگان و رهبران نسل ادبی معروف به نسل 1898. بهاءالدین خرمشاهی کتاب درد جاودانگی(سرشت سوزناک زندگی) و داستانهایی از او را ترجمه کرده است که توسط نشر ناهید در ایران منتشر شده.
نظرات 7 + ارسال نظر
رفیق همیشه دورت 1391/04/26 ساعت 12:16

برای من که نوشتن ،سرایش تضادهای روان شناختی است:تضاد بین اراده و عاطفه، بین قصد اختیاری و تحریک خود جوش.و تضاد از مفهوم خانه شروع می شود که طبیعت واقعی آن یک پناهگاه است ،نه تنها از زخم ،بلکه از هر ترسی،هر شکی و هر اشتقاقی.و هرگاه که چنین نباشد و اضطراب دنیای دمدمی مزاج ،ناشناخته،نامحبوب و حتی دشمن بیرون به درون نشت کند ; آنگاه کودک اضطراب در درون ما آرام آرام شکل می گیرد.کودکی که به ازای هر 10 سال بزرگ شدن ما شاید 1 سال بزرگ شود.تضاد بین بالغ درون و کودک درون،بین خو دآگاه و ناخودآگاه ،بین عقل و احساس همچنان که تو گفتی.

گاهی به قلم در اوردن اینها نیتی جز شناخت دارد ولی منجر به شناخت می شود... در کل بحث بحثِ معرفتی ست. خودکاوی در راستای بهتر شناختن وجوه مختلف خود.
بگذریم...
دوست همیشه دوری که نمی شناسمت...

سلام
جقدر فعال! هر بار که سر میزنم می بینم چندین پست هست که هنوز نخوندم!
در نهایت کدوم حرف رو می پذیری؟ حرف عقل یا احساس؟

بحث پذیرفتن حرف عقل یا احساس نیست. بحث حالتی ست عمیق که در جدل این دو منجر به شناخت عمیق تری از خود می شود...

سلام
از وبلاگ مرضیه پیداتون کردم.
سبک قوی و خاصی دارین.لطف کنید از ثقولیتش(سنگینی)
کم کنید،جسارتا" یه خورده باعث آشفتگی نوشتتون شده.

پ.ن:خواهشا""""" انتقاد پذیر باشید.

موفق و کامران باشید.

نوشتن نوشتنه... بهش فکر نمی کنم. خودش هر طور که دوست داشته باشه راهی قلم میشه... حالا این نثر به نظر ثقیل میادشو نمی دونم ولی من میذارم خودش تصمیم بگیره و شیوه ی نوشتنشو بهم نشون بده... خود ناخودآگاه...
ممنون از لطفتون...
شما هم همینطور...

دوباره سلام
شما شاهنامه میخونید؟
ممکنه اگه میخونید درباره ی عناصر شاهنامه هرچی فهمیدین یا میدونین بگین؟!

سلام
نه متاسفانه جز گهگاهی تورق کردن همینجوری و بی منظور درست و حسابی ننشتم شاهنامه بخونم چه برسه که به نوع روایت و شخصیت پردازیش و ویژگی های خاص زبانیش و غیره و غیره ش فکر کنم و تحلیلی داشته باشم ازش...

گنجشکهای پاییز 1391/04/28 ساعت 06:29

آره..و حتی گاهی نوشته ای به ظاهر برای دیگری خطاب به خود است ..

آره.. خطاب به دیگریِ خود...

سلام می سمی
حس ششم شاعرانم میگه
این دوست همیشه دور
به احتمال زیاد
احمد بهمنی خودمون باشه
ردش رو بزن
وبلاگشو پیدا کنیم

سلام سلام امیری حنا حنا حنایی
بعید نیست احمد باشه... ولی مخفیه مخفی میاد معلوم نیست کجا ماوا کرده تو این جهان مجازی ... بالاخره یه روزی وبلگشو پیدا می کنیم هکش می کنیم :D

ز یــــ 1391/04/30 ساعت 01:42

زی می‌پرسد آیا این به جان هم اندازی‌های دو وجه کاونده علاوه بر کارایی، پایانی هم دارد؟ این مناقشه‌ی بین خودآگاه و ناخودآگاه؟
این خودکاوی شبه عرفانی، جایی از جدل در آن شکاف رمانتیک پایان می‌پذیرد؟

پایانش دو حالت دارد که یکی بعید است و دیگری قریب. بعیدش این است که روزی برسد که آدمیزاد به معرفت کامل و بی نقصنی از خویش دست پیدا کند آن وقت دیگر نیازی به کسب معرفت نیست که نیازی به خودکاوی به این نحو که گفته ام یه هر شکل دیگری باشد. قریبش مرگ است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد