ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
به مقدار زیادی کلمه نیاز دارم. کلمه برای حرف. کلمه برای رفتن. کلمه برای دوست داشتن. کلمه برای نفرت. کلمه برای تحلیل. کلمه برای تاخیر. کلمه برای تفاوت. کلمه برای تجاوز. کلمه برای نفوذ. کلمه برای تمام کردن. کلمه برای خندیدن. کلمه برای گریستن. کلمه برای خریدن. کلمه برای درد گرفتن. کلمه برای سکوت.
کلمه کلمه ی کلمه هایت برایم حرف داشت.
مرسی که اومدی.
آقا اجازه...چقدر کلمه!
هر واژه گریزی ست به دیداری معوق...
کلمه برای سکوت از هر چیزی بهتره...
یاد مولانا افتادم:
مفتعلن مفتعلن کشت مرا
فروتن ِ عزیز
کماکان پیش ِ شمائیم
و منتظر
کلمه هسته ی درد
از نهان خانه ی دل می روید
بر خم کوچه ی درد
حالی از زمزمه می گیرد
در شکن های نگاه تردید
پرپری می زند و ...
می میرد
یکبار استاد حمیدی گوش زی را گرفت آورد کنار دهانش و گفت: دخترجان! کلمات نه واژهها|!!!