باران می آید از ابرهای سیاه سر. باران خون. عاشقان بی چتر و کلاه سرشکسته و سربلند در این هنگامه ایستادند...
یاران را چه شد؟
....
بعد از عمری دعوتت میکنم به خوندن شعرم. فکر میکنم شنیدین اما اگه حرفی باشه میشنوم.خیلی وقت بود اینجا نیومده بودم.فکر میکردم نیستید.پست قبلی حالمو گرفت..نمیدونستم
چتر به دست گرفته و سر افکنده بازگشتیم .. ..
تا باران ببردشان با خود و ما بمانیم در پناه خانه هامان دلخوش به امنیت تیرآهن های راست قامت دربرگیرنده مان...
یاران را چه شد؟
....
بعد از عمری دعوتت میکنم به خوندن شعرم. فکر میکنم شنیدین اما اگه حرفی باشه میشنوم.
خیلی وقت بود اینجا نیومده بودم.فکر میکردم نیستید.
پست قبلی حالمو گرفت..نمیدونستم
چتر به دست گرفته و سر افکنده بازگشتیم .. ..
تا باران ببردشان با خود و ما بمانیم در پناه خانه هامان دلخوش به امنیت تیرآهن های راست قامت دربرگیرنده مان...