تامّلات و تحمّلات
تامّلات و تحمّلات

تامّلات و تحمّلات

خانه


توی " آینه ی جان " دکتر آرش نراقی که چند مقاله در مورد زندگی و شعر و منش مولاناست، می خواندم که غریب بوده و مولف برای اینکه مفهوم غربت را برساند اول مفهوم خانه را شرح داده بود. خلاصه این بود که خانه جایی ست که آرامش آنجاست و آرامش جایی ست که آدم از نگاه های نا امن از حرفهای نا امن از قضاوت های دیگران در مورد خودش و خیلی چیزهای دیگر از این دست در امان است. جایی ست که آدم دیگر از ترس قضاوت دیگران نقاب بر چهره نمیزند. و آرایه و پیرایه و بزک ندارد. صاف و ساده است چون در امان است؛ چون امنیت دارد. آدم مثلا توی خانه اش به جای یک مشت لباس که لابد باید مارک باشد تمیز باشد اتو کشیده باشد زیبا باشد بیژامه تن می کند و راحت ولو می شود چون هراس چشم نا امن غریبه ای نیست که او را مورد تمسخر و هزل و هجو و قضاوت هایش قرار دهد. خانه جایی ست که آدم روحش رها از هر آرایش و  مارک و ظاهرسازی دیگری به صاف و سادگی و راحتی یک بیژامه احساس آرامش و امنیت می کند.

نظرات 7 + ارسال نظر

با تاخیر...تولدتون مبارک

دنبال یک امنیت بی مرز می گردم..

خیلی خیلی خیلی ممنون خواهرم...

بهاره پاک نژاد 1390/09/11 ساعت 00:09

به خانه برمی گردیم...

واقعاً! به راحتی یک بیژامه...

من مست وتودیوانه ماراکه بردخانه
من چندتوراگفتم کم خوردوسه پیمانه

ای می سم دیوانه

سلام
در مورد وطن چی؟
با این حرفایی که زدید حساب کتاب خیلی چیزا به هم ریخت
با وطن چه کنیم؟

راستی عکسهایی که از زهرا سادات زدید خیلی بامزه بود نمی دونم قبلا این عکسا رو دیدم یا نه ولی بهش میاد دوست داشتنی باشه حالا که اینطور شد منم از خواهر زاده ام عکس می ذارم در آینده ی نه چندان نزدیک
راستی یادم نبود تولدتون مبارک می دونید که شاملو هم متولد آذر بوده؟

یاد شعری افتادم که اسم شاعرش یادم نیست:
وطن آدمی در قلب کسانی ست که دوستش می دارند

ممنون بابت تبریک و توجهتون...
وطن آدمی جایی ست که امنیتداشته باشد زبان و فرهنگ و احساساتی که هماهنگ با روحش در آن جریان دارد...
عکس بچه ها همیشه قشنگه ... بذارید عکساشونو ببینیم...
می دونستم شاملو هم... خیلیا متولد آذرن... والا

چلچله 1390/09/15 ساعت 14:23 http://www.hp65.blogfa.com

آی خانه... کی به تو برمی گردم؟!

زی 1391/02/25 ساعت 18:04

زی دوست ندارد هیچ وقت در آن کفه‌ی سنگین ترازو باشد می‌خواهد روی کفه‌ی سبک بنشیند و دست‌هایش را به پهنای آسمان باز کند...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد