تامّلات و تحمّلات
تامّلات و تحمّلات

تامّلات و تحمّلات

اینکه می گذرد شاد باش اینکه تموم میشه می سم


خدایان به  ما حسودی می کنند، چون که ما فانی هستیم...


از فیلم تروی

نظرات 2 + ارسال نظر
احمد 1390/04/07 ساعت 10:04

میثم جان راست می گی ما funnyهستیم.



من خودتو می خوام نه کس دیگه.

دلم گرفته احمد در حد مرگ...

مهدی صادقی 1390/04/07 ساعت 11:39

سلام

یه تیکه دیالوگ از فیلم سرقت :

- من به دین اعتقادی ندارم

- این احمقانه است ! من اعتقاد دارم

- چطور ؟؟

- توی جنگ ویتنام سربازی بود که همیشه کتاب مقدس باهاش بود . هیچ وقت از کتاب مقدس جدا نمی شد . یه روز در حالی که کتاب مقدس روی سینه اش بود گلوله خورد ولی کتاب باعث شد که گلوله وارد قلبش نشه ...

- خیلی جالب بود !

- البته اون یه ذره بدشانس بود . اگر یه کتاب دیگه روی سرش بود الان زنده بود !!!

دیدگاه پنهان این دیالوگ خیلی جالبه... کتاب دینی که سینه شو و قلبشو نجات داده اما سر و مغزشو نه ... والا...
ممنون مهدی جون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد