تامّلات و تحمّلات
تامّلات و تحمّلات

تامّلات و تحمّلات

همین که نیستی در دی ماه بلرزی...

" برای موسی

هنگام که ما بر زمینیم و ترس لرزیدن برمان داشته"

                                                                                                                         


به التماس در دی ماه
وقتی آفتاب پینه بسته بود
از  خاک درآمدی
از تقلای سپیده تا صلاه ظهر
نوری که از شیشه نمی گذشت
                               صورتت را بریده بود

خواستم
دراز بکشیم زیر آسمان تابستان
که زمستان ها
قبرستان ستاره ها بود
که پوسته می اندازد از رنگ
و بالاتر از سیاهی ست
ولی آن بام
دوام نداشت
می ریخت تا
خبر از زیر خاک
گفته نگفته
از صدای رعد و برق
لرزیده نلرزیده بخوابی موسی
کهنه از مرگ
خواب کوتاهی
آهی بودی از مرگ
که محترم
از میان قوم به باغ می رفت
تا فصل برگردد و اصل
پیش از باریدن خوشه های خرما
و غلت خنده های تفیده ی باغ
پیش از رسیدن درخت ها
و پهلو به پهلو شدن ما
که خواب فراغت از مرگ باشد

من از محاصره ی تنگ یاد
با پراکندگی بیل می زنم در خاک
به کاویدن آنچه که نمی دانم این بار
معجزه همین که نیستی
در دی ماه بلرزی
و 
مزاری
که هر بار نمرده ام بیایم و 
                                    سنگ تو شوم.

نظرات 7 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 1393/10/01 ساعت 11:04

وپهلو به پهلو شدن ما
خواب فراغت از مرگ باشد

آهی بودی از مرگ
که محترم
از میان قوم به باغ می رفت
تا فصل برگردد و اصل ....
...که خواب فراغت از مرگ باشد

نمی شود سطری را بر سطری برگزینم
همه ش قشنگ بود با پایانی زیبا

مستدام باد سرودنت

مستدام باد بودنت...

فلطمه 1393/10/01 ساعت 13:53

سلام....
و
مزاری
که هر بار نمرده ام بیایم و
سنگ تو شوم


دوست دارم اینجا رو...مرسی که هستی

فاطمه حسینی 1393/10/07 ساعت 08:50

سلام می سم من هم عکس هایی دارم که روی سنگ قبر ها به زبان آرامی وبعضی ها زبان فارسی امروزی نوشته شده اما می سم تو من را
باحرف هایت گاه می ترسانی.شاید بگویی سنگ قبر سنگ قبر است اما این ها عجیب مرا جذب خود کرده اند وتراش روی سنگ ها چه قدر مقدس به خا ک اما نت می دادند پیشینیان...من حتی نفهمیدم آن سنگها از کجا آمده اند...حق داری انگار من هم به شکل خودم عاشق سنگ قبرها شده ام.......

سارا 1393/10/19 ساعت 20:58

سلام
این شعر از شماست ؟ :
مثل زندگی در قم
نصیب من
از تو
سوز برفی ست که در جای دیگری باریده

این شعر از شماست یا من اشتباه میکنم ؟

سلام اگر شعر باشد بله واسه منه

alireza 1393/11/03 ساعت 23:56 http://naagofteha-ab

سلام.میگم قبلنا یه جوری می نوشتی که ما هم می فهمیدیم. حالا این اخریه خوب بود.اما کلا هوای عوام رو هم داشته باش.

نگو علی رضا من عوام شعر هم نیستم

خلیل 1394/02/23 ساعت 00:41

فک کنم وبلاگ هوایی م کرده
انگار نه انگار همین نزدیکا سایه ت رو سرم بود
دلم تنگت شد یهو

قربان دلت رفیق... اینم یکی از خوبیای وبلگ نویسی....
ایشالا زودتر از قبل همدیگرو ببینیم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد