ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
من هیچ نگفتم
به جای خودم که تنها جایم بود
در تحریر بیداد
ابرها مسئله بودند و
آدمها
خیال می کردند
و حرف می بافتند
من اما می دانم
کاتبی ست
صدا را می نویسد
به خط
و خطی که نمی دانم.
حس سکر آوری بهم دست داد با خوندنش
موسیقی ش هم قشنگه
مثل آوای وحی شده
یه جورایی غریب و قریبه
تو کلن به دیده زیبا می بینی...
حس میکنم داری تو نوشته هات به یه ثبات خوب می رسی شبیه شبیه خودت می نویسی هم تفکر هم زبان شعرت خاص شده
خدا کنه... به کمک تو و دعای تو...
من اما می دانم
کاتبی است
سکوت را می نویسد
به خطی که
صدا را می نویسد.
زیبا بود
سلام می سم این جا چه هیا هویی راه انداختی پر گرفتم بنویس این صداها را