تامّلات و تحمّلات
تامّلات و تحمّلات

تامّلات و تحمّلات

همسایه ی عزیز

 

دو قدرت، به طور متناوب اما دائمی، باید که در شما باشد: خارج شدن از خود و توانستن به خود درآمدن. ... خارج شدن از خود، دیگران و رنج هاشان و فکرهاشان زا به شما می شناساند که بدون آن شناسائی، شما مبتدی کار خود خواهید بود و اثر شما ساده و خام و بسیار ابتدایی و غیرقابل بقاء در محیط کمال واقع خواهد شد. بدون آن، خودپسندی های شما و جهالت شما میزان قرار خواهد گرفت. به خود در آمدن مقدمه ی یافتن خلوت است که درونی های شما به آن وسیله به حد بلوغ می رسند...  

 

از حرف های همسایه / نیما یوشیچ

نظرات 4 + ارسال نظر

بزرگ مردی بودی، هستی یادت گرامی نیما
پیداست که چقدر کنکاش و تجربه و تفکر پشت این جمله هاست. شعر رو هضم کرده نیما

همسایه ای که اینقدر عمیق درد همسایه را می فهمید...

سید 1392/07/03 ساعت 22:46 http://www.youandhe.blogfa.com

کاش بچه هایی که دغدغه شاعری و شعر گفتن دارن به جای درگیر شدن با نظریه ها انتقادی ادبی کمی از آرا بزرگی چون نیما درس بگیرن. واقعا چقدر تاثیر گذاره. وحقیقتا این چیزی هست که خود نیما رعایت کرده

مرغ همسایه غازه سید... البته نه این همسایه ی عزیز...

سلام عزیزجان

نیما توی بحث از غایت ابژکتیو و تکثر سوژه، روی مرز خیلی باریکی راه میره؛ گاهی هم دچار تداخل مسیرها میشه و دور خودش چرخ می خوره.
نثرش هم که ـ الحمدالله ـ به زبان اجنه گفته زکی!

اما چیزی که برام جالبه
موافقت تو با این بخش از حرفهای نیماست.

ممتد باشی عزیزجان...

من نظریه دان نیستم که من مخاطیم...

سخت خودم را میخواهم بی آنکه لحظه ای خودخواه باشم
انتخاب به جایی بود
مرسیکم الله

پدات

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد