تامّلات و تحمّلات
تامّلات و تحمّلات

تامّلات و تحمّلات

نگاتیو چشمهایت


قرار بر چشم تو بود،نگاتیوی به رنگ قهوه ای سوخته،از نیمه ی پر چشمت ببین ،ببین که ما دیگر آلبوم شدیم ،گوشه ای تاریک ،ما تاریک شدیم و توی چشمهایت سوختیم ،ما دیگر دیده نمی شویم ما سراپا چشمیم، تو هنوز تا هرگز دیده می شوی، تو دیده ی ما، تو دیدن مایی. 

نظرات 3 + ارسال نظر

اگه من قطره اشکی به چشمم نیاد چشمم نباشه بهتره...تو دیده ی مایی...تو دیدن مایی...چقدر خوب نوشتی...هنوز از صفای باطنی که در تو سراغ دارم کم نشده انگاری...اینروزا خیلی چیزا کم و زیاد شده...آخ بگذره این روزا...

چشم گذاشته که بازی شرو بشه.. که قایم بشیم..کاش یادش نره چشمشو باخودش بیاره..

Bluish 1394/04/11 ساعت 01:39 http://bluish.blogsky.com

چقدر این عبارت قشنگه... نگاتیو چشمها

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد